بازی های خوب در فیلم های بد؛ 12 بازی درخشان بازیگران در فیلم هایی که نقدهای ضعیف دریافت کردند

به گزارش جعبه مهر، بازی های خوب منحصر به فیلم های بزرگ نیستند. اگر اکران فیلم حماسه کولی قرار باشد فقط یک نکته را ثابت کند این است که حتی در فیلم هایی که منتقدان به آنها تاخته اند هم می گردد بازی هایی پیدا کرد که مردم برایش هیجان زده شوند و بین منتقدان سر و صدا به پا کند. (نمونه اش طبعا همین رامی مالک که در فیلم حماسه کولی برایان سینگر نقش فردی مرکوری را بازی می نماید.) این فهرستی از فیلم هایی است که منتقدان بازی های بازیگران آن را دوست داشتند اما نظرشان درباره خود فیلم ها مثبت نبوده است.

بازی های خوب در فیلم های بد؛ 12 بازی درخشان بازیگران در فیلم هایی که نقدهای ضعیف دریافت کردند

رامی مالک (حماسه کولی)/محصول 2018

Bohemian Rhapsody

امتیاز متاکریتیک: 49 از 100

نقدها با فیلم برایان سینگر چندان مهربان نبوده اند. فیلم زندگینامه فردی مرکوری به نام حماسه کولی که دبیر ارشد ایندی وایر آن را شرم آور خوانده است. در ایندی وایر به فیلم امتیاز D+ داده اند. دیلی بیست فیلم را توهینی به میراث فردی مرکوری می داند. تنها چیزی که منتقدان رویش توافق دارند بازی انرژیک رامی مالک در نقش اول است که کار برجسته ای ارائه داده است. منتقدان معتقدند او باید یکی از ده بازیگر پیشتاز برای نامزدی در بخش جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اول باشد. فیلم داستان فردی مرکوری را تا کنسرت لایو اید روایت می نماید. کنسرتی که درست پیش از آن فهمید مبتلا به بیماری ایدز شده است. اما ترانه حماسه کولی را پیش تر سروده بود. انگار که به سرنوشتش مطلع بوده است. فردی مرکوری از بنیانگذاران گروه راک انگلیسی کویین یکی از بزرگترین خوانندگان معاصر بود که رامی مالک توانسته فراز و فرودهای روحی و فیزیکی اش را خیلی خوب در فیلم تصویر کند.

نیکول کیدمن (پسر روزنامه فروش)/ محصول 2012

paperboy

امتیاز متاکریتیک: 45 از 100

لی دنیلز بعد از موفقیت نسبی فیلم گرانبها فیلم پسر روزنامه فروش (PaperBoy) را ساخت که به گفته منتقدان یک فیلم نوآر آشغال است. داستان گزارشگری که به زادگاهش، فلوریدا بازمی گردد تا درباره پرونده یک محکوم به مرگ تحقیق کند. اما در این فیلم بد هم نمی گردد از بازی نیکول کیدمن و مغناطیسی که دارد گذشت. او نقش زنی را بازی می نماید که عاشق یک محکوم به مرگ است. کیدمن کاری می نماید که سکانس های او تبدیل به یک اثر هنری سطح بالا بشوند. منتقد تایم گفته بود که بازی کیدمن در این نقش مثل یک الهام می ماند. کیدمن برای بازی در این فیلم ضعیف هم نامزد جایزه گلدن گلوب و هم نامزد جایزه اتحادیه بازیگران شد.

رابرت دووال (قاضی)/ محصول 2014

The Judge

امتیاز متاکریتیک: 48 از 100

هنک پالمر وکیل یک شهر بزرگ به زادگاهش برمی گردد. جایی که پدرش قاضی است و حالا مظنون به یک قتل شده. هنک تصمیم می گیرد حقیقت را کشف کند و البته با خانواده عجیب و غریبش دوباره ارتباط برقرار کند. ستاره فیلم البته رابرت داونی جونیور بود که بازی اش را منتقدان نادیده گرفتند. فیلم قاضی یکی از آن فیلم های کلیشه ای رابطه پدر و پسر و البته بیش از اندازه طولانی بود. اما ستاره مقابل داونی جونیور یعنی رابرت دووال چنان درخشان بود که برای نقش اش نامزد اسکار، گلدن گلوب و جایزه اتحادیه بازیگران برای بهترین بازیگر نقش مرد مکمل شد. منتقدان نوشتند که چطور او توانسته در این فیلم تجسم شر باشد. بازی کاریزماتیک دووال تنها نقطه عطف فیلم بود.

کریستن استوارت (افراط آمریکایی)/ محصول 2015

American Ultra

امتیاز متاکریتیک: 50 از 100

این اکشن کمدی علمی-تخیلی یک بی مووی بود که حتی در حد و اندازه های بی مووی هم نتوانست ظاهر گردد. فیلمی که انگار می خواست ادای کارهای تارانتینو را دربیاورد و ناموفق بود. به جایش کریستن استوارت بازی امیدوارکننده ای در یک نقش مکمل کمدی داشت. استوارت کاری کرد که این داستان عاشقانه دیوانه وار قابل تماشا گردد. او نقشی را که می توانست کلیشه ساده یک دوست دختر محافظ باشد گرفت و آن را با رنگین کمانی از احساسات سرشار کرد.

مایکل فاسبندر (پرومتئوس)/ محصول 2012

PROMETHEUS

امتیاز متاکریتیک: 64 از 100

فیلم گیج کننده ریدلی اسکات که به نوعی ادامه ای بر سری فیلم های بیگانه به شمار می رفت، داستان دنبال کردن سرنخ هایی برای یافتن اصل نوع بشر است. فیلم در مقاطع زمانی متفاوت روایت می گردد. اول سال های پیش از به وجود آمدن بشر را می بینیم و موجودی شبیه انسان ها که ردای قربانیان به تن نموده. بعد به سال 2079 میلادی می رویم که باستان شناسان در اسکاتلند غاری کشف نموده اند که روی دیوارهایش چند انسان نقاشی شده است. وسط این قصه عجیب و غریب که سر و ته هم ندارد و بیشتر هواداران و منتقدان فیلم از سوراخ های متعددی که در قصه اش وجود دارد ابراز نارضایتی نموده اند، بازی فاسبندر موردتوجه نهاده شد. مجله امپایر او را یک بازیگر تمام عیار خواند در نقشی که تنها دلیل برای دنبال کردن فیلم است. فاسبندر برای بازی در این فیلم نامزد یکی دو جایزه هم شد.

مریل استریپ (جولی و جولیا)/ محصول 2009

JULIE & JULIA

امتیاز متاکریتیک: 66 از 100

فیلم جولی و جولیا ساخته نورا افرون البته تبدیل به یک فاجعه تمام عیار نشد اما تقریبا تمام منتقدان نظر مشابهی نسبت به آن داشتند. فیلمی بیوگرافیک که انگار دو نیمه دارد. جولیا چایلد شمایل آشپزی در آمریکا محسوب می گردد و زن بلاگر جوانی در کوشش است که دستور پخت غذاهای او را احیا کند. منتقدان دوست داشتند که این فیلم فقط درباره جولیا چایلد باشد چون بازی مریل استریپ توسط منتقدان بسیار تحسین شد. به هر حال استریپ بازیگری است که حضورش در هر فیلمی باعث می گردد سطح آن فیلم چند پله بالاتر رود. بازی او به گفته منتقدان فراتر از یک تقلید فیزیکی صرف از جولیا چایلد بود. استریپ برای این نقش نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

اوا گرین (سایه های سیاه)/ محصول 2012

DARK SHADOWS

امتیاز متاکریتیک: 55 از 100

بازسازی فیلم سایه های سیاه توسط تیم برتون یک فاجعه تمام عیار بود. کمدی فانتزی وحشت درباره یک خون آشام که زندانی بوده و حالا آزاد شده و به خانه اجدادی اش برمی گردد. فضای فیلم تا نیمه درست پیش می رود اما از جایی به بعد انگار برتون همه چیز را رها می نماید به جز اوا گرین که پیش تر در نقش پنی دردفول در این سریال محبوب برای هواداران آثار وحشت چهره ای محبوب شده بود و اینجا هم درخشید. در نقش جادوگر انتقام جو جزو معدود نکات مثبت فیلم بود. مانولا دارجیس، منتقد ارشد نیویورک تایمز از هواداران پروپاقرص گرین در این فیلم بود و نوشت: او چابک و چالاک، بامزه و فوق العاده است.

ویل اسمیت (تمرکز)/ محصول 2015

Focus

امتیاز متاکریتیک: 56 از 100

داستان یک کلاهبردار کارکشته که اول کار زنی (با بازی مارگو رابی) می خواهد او را فریب دهد اما نیکی گولش را نمی خورد. زن از او می خواهد که مربی اش گردد. از آن فیلم های رومانتیک جنایی کلیشه ای که چرخش های مضحک فیلمنامه اش توی ذوق منتقدان زد. اما بیشترشان معتقد بودند که این فیلم یک بازگشت خوشایند برای ویل اسمیت به بازیگری در سطوح بالاست. به گفته منتقدان او همه کاریزمای ستاره بودنش را برای این فیلم جمع می نماید و تبدیل به یک نماد مردانه می گردد. مارگو رابی هم در این فیلم بازی خوبی داشت اما درخشش اسمیت آنقدر زیاد بود که بازی خوب رابی را تحت الشعاع قرار داد.

جاش برولین (دبلیو)/ محصول 2008

W

امتیاز متاکریتیک: 56 از 100

الیور استون سراغ یک فیلم جنجالی رفت: داستان زندگی و دوران کاری جورج دبلیو بوش، رییس جمهور جمهوری خواه ایالات متحده آمریکا رفت. حاصلش یکی از ضعیف ترین کارهای کارنامه استون بود که حتی سر و صدای زیادی هم بابت سوژه اش به پا نکرد. فیلم بیش از اندازه در تصویر کردن جورج بوش کاریکاتوری عمل کرد و علاوه بر آن درک روانشناختی درستی هم از او ارائه نداد. با این وجود جاش برولین از نظر منتقدان بازی خوبی در نقش بوش ارائه داد که با توجه به اینکه شخصیت بوش درست پرداخت نشده بود، کارش سخت تر هم بود. بازی برولین یکی از معدود نکاتی بود که باعث می شد شخصیت بوش کمی برای تماشاگر قابل باور جلوه کند.

جنیفر انیستون (کیک)/ محصول 2014

Cake

امتیاز متاکریتیک: 49 از 100

دنیل بارنز فیلمی زنانه ساخت که البته با شکست روبه رو شد. کلر زنی است که سال ها پیش در یک تصادف پسرش را از دست داده و خودش مدت هاست که در یکی از گروه های درمانی عضو است. یکی از اعضای این گروه خودکشی می نماید و مرگ او کلر را مبهوت و درگیر می نماید. جنیفر انیستون به نامزد شدن در اسکار بسیار نزدیک شده بود اما فیلم ضعیف تر از آن بود که پشتیبانی لازم از سمت منتقدان را به دست بیاورد. با این وجود بدون توجه به نقاط ضعف فیلم برای بازی انیستون مثبت ترین نقدهای کارنامه کاری اش نوشته شد. منتقدان در ستایش بازی او گفتند: به طرز نفس گیری بازی اش خوب است و قلب مخاطب را می شکند.

جیک جیلنهال (چپ دست)/ محصول 2015

Southpaw

امتیاز متاکریتیک: 57 از 100

درام آنتوان فوکوا درباره یک قهرمان بوکس بود که در کوشش است دخترش را از زیر حمایت بهزیستی پیش خودش برگرداند و در عین حال کارنامه حرفه ای اش را هم احیا کند. فیلمنامه پر از نقطه ضعف فیلم باعث نارضایتی منتقدان شد. اما منتقدان معتقد بودند که بازی جیک جیلنهال در نقش اصلی باعث نجات فیلم شد. جیلنهال با تمام قلبش و متعهدانه نقش قهرمان فیلم را ایفا کرد و همین باعث شد که حداقل فیلم اثر سرگرم کننده ای از کار دربیاید. یکی از بهترین بازی های جیلنهال تا همین امروز است. فیلمی که متاسفانه حیف شد وگرنه اصل داستان از آن ماجراهایی بود که می توانست دل منتقدان را نرم کند اگر فوکوآ در نوشتن فیلمنامه ظرافت بیشتری به خرج می داد. احتمالا می توانست اولین اسکار جیلنهال را برایش به ارمغان بیاورد یا حداقل برای دومین بار بعد از کوهستان بروکبک برای این درام ورزشی نامزد اسکار گردد.

لئوناردو دی کاپریو (گتسبی بزرگ)/ محصول 2013

THE GREAT GATSBY

امتیاز متاکریتیک: 55 از 100

باز لورمن از داستان کلاسیک اسکات فیتز جرالد فیلم مجللی و پرزرق و برقی ساخت که منتقدان را به دو دسته تقسیم کرد. برخی آن را یک اثر کلاسیک مدرن نامیدند و به عقیده برخی دیگر نسخه کلاسیک فیلم با بازی رابرت ردفورد فیلم بهتری بود (هرچند آن فیلم هم از نظر منتقدان بسیار ضعیف است.) اما در این مورد منتقدان متفق القول بودند که لئوناردو دی کاپریو در نقش گتسبی بزرگ بی نقص است. بازی او باعث می گردد که فیلم لورمن تبدیل به اثری تاثیرگذار گردد. منتقد بوستون گلوب حتی از این هم هیجان زده تر می گردد و می گوید که: خارق العاده تنها کلمه ای است که برای بازی لئوناردو دی کاپریو در نقش گتسبی می گردد به کار برد.

منبع: indiewire

دور زمین: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه

منبع: دیجیکالا مگ
انتشار: 30 مرداد 1400 بروزرسانی: 30 مرداد 1400 گردآورنده: mehrbox.ir شناسه مطلب: 699

به "بازی های خوب در فیلم های بد؛ 12 بازی درخشان بازیگران در فیلم هایی که نقدهای ضعیف دریافت کردند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بازی های خوب در فیلم های بد؛ 12 بازی درخشان بازیگران در فیلم هایی که نقدهای ضعیف دریافت کردند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید